Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تسنیم»
2024-04-30@06:01:39 GMT

زن غربی و آرزوی مادری

تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۹۵۵۸۷

زن غربی و آرزوی مادری

دفاع از حقوق زنان در دهه‌های اخیر به بهانه‌ای برای تحمیل برخی سیاست‌ها به زنان از سوی گروهی خاص است که در این زمینه مفاهیمی چون ازدواج، حاملگی، مادری، خانه‌داری و ... بازیچه قرار گرفته است. - اخبار فرهنگی -

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم، دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات جنسیت و خانواده- یکی از پیامدهای نحس جنبش دفاع از حقوق زنان در غرب، سلب آرزوی مادری به عنوان یک حق از زنان است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

«مادری» معمولاً به مفهوم توجه و مراقبت از کودکان، ارضای نیازهای مادی، عاطفی، روانی و احساس مسئولیت در قبال آن ها دلالت دارد (Adams, 1990:75). از آنجا که فمینیست‌ها با هرگونه از اشکال وابستگی زنان به مردان مخالف بوده و از ابتدا در جستجوی کسب استقلال زنان برآمدند، در کتاب‌ها و مانیفست‌های خود به شدت به مقولاتی چون ازدواج، حاملگی، مادری، خانه داری و... تاخته و زنان را از نزدیک شدن به آن‌ها بر حذر می‌داشتند.

جسی برنارد چهره نام آشنایی از سران فمینیسم است که در کتاب «دنیای زنان» با تقسیم ازدواج به «ازدواج فرهنگی» که برای زنان جنبه آرمانی دارد و «ازدواج نهادی» که در واقعیت وجود دارد، ازدواج از نوع دوم را به نفع مردان و به ضرر زنان می‏دانست و خواستار رهایی زنان از آن بود. وی می‌نویسد: «ازدواج برای مردان خوب و برای زنان بد است و تأثیر نابرابر زناشویی روی دو جنس، زمانی متوقّف خواهد شد که زن و شوهر از قید و بندهای نهادی رایج رهایی یابند و ازدواجی را در پیش گیرند که با نیازها و شخصیتشان بهترین همخوانی را دارد» (Bernard, 1981:125).

سیمون دوبوار که تولید مثل را بردگی می‌خواند در این زمینه معتقد است: «به یاری آبستنی مصنوعی، تحوّلی کمال می‏پذیرد که به بشریت اجازه می‌‏دهد بر کار تولید مثل تسلط یابد. این تغییرها، بخصوص برای زن اهمیت فراوان دارد و زن می‌‏تواند تعداد آبستنی‏ها را محدود کند. از روی عقل آن‌ها را جزئی از زندگی خود کند، نه اینکه برده آن‌ها باشد» (De Beauvoir, 1975:152).

طائب: ارزش اسلام وقتی بهتر فهم می‌شود که «دیگری»اش را دقیق معرفی کنیم

کریستین دلفی  یکی از فمینیست‌های مارکسیست ازدواج را قراردادی کاری می‌‏داند که در آن شوهر، صاحبِ کارِ بدون مزد زن است و این امر به شیوه تولید خانگی و یک شیوه استثمار مردسالارانه شکل می‌‏بخشد (مگی هام،262:1382).

شولامیث فایرستون نیز در این زمینه معتقد است که: «تقسیم ‏بندی زیست‏ شناختی، که وظیفه باروری را به زنان می ‏سپرد، موجب سرکوب زنان و تولید مثل سرمنشأ سلطه مردان بر زنان است و تنها راه آزادی حقیقی زنان رهانیدن آن‌ها از بار تولید مثل از رهگذر فناوری‌های علمی جدید می باشد زیرا پیشرفت فناوری‌های بارداری امکان حذف مبنای زیستی فرودستی زنان را فراهم می‌کنند. این پیشرفت قید بچه‏ داری (از راه آبستن شدن از مردان) را از گردن زنان برداشته است و بچه‏ دار شدن و بچه‏‌داری کردن می ‏تواند به صورت وظیفه مشترک مرد و زن درآید. (Firestone, 1970:167). وی همچنین در طرح خود به نام «دیالکتیک سکس» می‌نویسد: «اولین تقاضاهای نظم اجتماعی فمینیستی آن خواهد بود که به هر وسیله ممکن، زنان را از شر بیولوژی تولیدمثل نجات دهند».(Ibid: 179)

اکثر نظریه پردازان فمینیسم رادیکال معتقدند زنان حق پایان دادن به بارداری خود و یا سقط جنین را دارند و این امری شخصی و مربوط به خود زن است و نه دولت (مشیرزاده286:1385). بتی فریدان با دفاع از سقط جنین، آن را «حق جوهری غایی زنان» می‏خواند (Friedan, 1963:14). و مری دیلی می‌گوید همه تلاش فمینیست‌ها باید مصروف ایجاد جامعه‌ای شود که در آن مشکل سقط جنین وجود نداشته باشد (Daly, 1968:41).

فمینیست‌ها برای مقبولیت در عرصه‌‌های عمومی، به شدت حقوق مربوط به جلوگیری از بچه ‌دارشدن و سقط‌ جنین را تبلیغ کردند و آن را برای پیشرفت زنان در قلمرو عمومی لازم شمردند و بر این امر پا فشاری نمودند که زنان باید بر واقعیت‌‌های بیولوژیکی فائق آیند و آن را نادیده انگارند(صادقی،1384). این نظریات افراط گرایانه که کاملا به دور از حقیقت و شخصیت زنان صورت گرفته است باعث ایجاد شرایطی در غرب شده است که طی آن امروزه خصوصاً در کشورهای غربی بسیاری از زنان از وسایل پیشگیری بارداری استفاده می کنند، عده‌ای دیگر سقط‌ جنین را به عنوان یک حق پذیرفته‌اند یا تکنولوژی‌های جدید تولید مثل (IVF) را به عنوان ابزاری مفید و آخرین وسیله بارداری می‌پندارند (همان).

همچنین به گزارش آمارهایی که توسط مراکز غربی منتشر شده است، در سال 1990 بیش از 94 هزار مورد سقط جنین در کانادا صورت گرفته است  و به ازای هر 1000 زن در انگلستان 14% ؛ در سوئد 19% و در آمریکا 28% سقط جنین انجام داده‌اند

طائب: عدم تحول محیط در برابر «زن اجتماعی جدید» از مادر، «متهم» می‌سازد

اما با این وجود در کشورهای غربی همواره زنانی بوده‌اند که در آرزوی مادری کردن و بچه‌دار شدن بوده و حق خود می‌دانند که به دور از هرگونه تحقیر و مانعی به مادری کردن و خانه داری بپردازند. نمونه بارز این ادعا خانم کارولین گراگلیا یکی از زنان حقوقدان در کشور آمریکا است که علیرغم طی مدارج علمی و اجتماعی بالا مرتبه، شغل خانه‌داری را برای خود انتخاب کرده است و معتقد است که تنها کافی است طبق تمهیدات اجتماعی، به زنان اجازه داده شود تا نقش‌های زیستی خود را به خوبی و بدون مانعی ایفا کنند و تنها در این شرایط است که آنان به موفقیت دست پیدا می کنند(Graglia, 1997:76).

بسیاری از زنان و دختران انقلاب جنسی که از ایده فمینیست ‌ها در مورد تولید مثل استقبال کردند، در نهایت این طرح را تنش‌آفرین و آزار دهنده یافتند، به ویژه زمانی که خود را در سنین میان‌ سالی دیدند، در حالی‌که دارای شغل و شرایط مناسبی بودند، اما باروری آن ‌ها کاهش یافته بود. امروزه همان دختران، مشتریان پروپاقرص کلینیک ‌های باروری هستند و میلیون ‌ها دلار پول خرج می‌ کنند تا بچه‌ دار شوند و زمان از دست رفته را باز گردانند. برای این زنان تولید مثل یک امر باز دارنده و مانع پیشرفت نیست بلکه یک آرزوی دست نیافتنی است.(Stolba, 2002)

در نظرسنجی‌های متعددی که در کشورهای غربی صورت گرفته شده است، اکثر افراد مخالف سقط جنین دلبخواهی بوده و مادری را بهترین شیوه تربیت صحیح و رشد عاطفی و اجتماعی فرزندان می‌دانند. در نظرسنجی موسسه دسیما، بیش از 66% زنان بهترین مکان برای کودکان در سنین قبل از مدرسه را خانه و در کنار والدین می‌دانند  و در نظرسنجی دیگری 75% زنان مخالف سقط جنین آزادنه هستند. 

منابع:

صادقی فسائی، سهیلا.(1384). "چالش فمینیسم با مادری". فصلنامه کتاب زنان، شماره 28 .هام، مگی.(1382). فرهنگ نظریه ‏های فمینیستی، ترجمه نوشین احمدی خراسانی و دیگران، تهران: توسعه.Adams, Praveen. (1990). Mothering in "The Woman in Question". Cambridge: MIT Press.Bernard, Jessie. (1981). "The Good Provider Role: Its Rise and fall." American Psychologist.De Beauvoir, Simone, (1975) "Sex, Society and the Female Dilemma: A Dialogue between Simone de Beauvoir and Betty Friedan," Saturday Review.Firestone, Shulamith, (1970). "The Dialectic of Sex" in: Linda Nicholson (ed.), The Second Wave, New York and London: Rutledge,Friedan, Betty. (1963). "The Feminine Mystique". N.Y: Dell.Graglia, F. Carolyn. (1997). "Domestic Tranquility" London: Rutledge.Stolba, Christine. (2002), "Overcoming Motherhood: Pushing the Limits of Reproductive Choice". Policy Review

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: خانواده زنان و خانواده معاونت امور زنان و خانواده فمینیست ها تولید مثل خانه داری سقط جنین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۹۵۵۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟

 حدود ۱۰ درصد از مردم جهان ترجیح می‌دهند با دست چپ بنویسند؛ شاهدی بر عملکرد متفاوت مغز آنها که علت آن هنوز روشن نیست. با این وجود برخی تحقیقات جدید نشان داده که ترکیبی از «ژنتیک و تصادف» احتمالا عامل ایجاد این ویژگی بی‌ضرر در انسان‌ها بوده است.

قالب راست‌دست یا چپ‌دست بودن انسان، در همان هفته‌های اول بارداری ریخته می‌شود و بر اساس تحقیقاتی که گزارش آن در مجله Nature Communications منتشر شده، به نظر می‌رسد که «چند ژن نادر» در بدن چپ‌دستها حدود سه برابر بیشتر از بدن راست‌دستها یافت شده است.

دانشمندان بر این باورند که این یافته مهم می‌تواند به ما بینش جدیدی درباره مکانیسم پشت این پدیده بدهد.

کلاید فرانک، مدیر تحقیقات مؤسسه ماکس پلانک در هلند و سرپرست این تیم تحقیق می‌گوید: «ما می‌دانیم که دو نیمکره مغز در جنین انسان‌های چپ دست و راست دست، بطور متفاوتی شروع به رشد می‌کنند که البته مکانیسم پشت این پدیده هنوز مشخص نیست. این احتمال وجود دارد که راست‌دست بودن نتیجه پیش‌فرض رشد اولیه مغز باشد که توسط ژنوم‌ کدگذاری شده است.»

اما چه چیزی در جنین افراد چپ‌دست وجود دارد که باعث می‌شود بدن آنها از پیش‌فرض رشد اولیه مغز پیروی نکنند؟

پاسخ را احتمالاً باید در ابزارهایی یافت که سلول برای مرتب‌سازی و مسیریابی پروتئین‌ها در اختیار دارد. دانشمندان در همین رابطه توانستند چندین توالی «دی‌ا‌ن‌ای» که تنظیم کننده رشته‌های پروتئینی به نام میکروتوبول‌ها هستند را در میان رایج‌ترین گونه‌های ژنتیکی در افراد چپ دست شناسایی کنند.

کلاید فرانک می‌گوید: «این نوع گونه‌های ژنتیکی عموماً تأثیرات کوچکی بر ویژگی‌های انسان دارند، مثلا تأثیرگذاری بر فعالیت یک ژن در یک بافت معین».

به همین دلیل در تحقیق جدید، محققان روی گونه‌های ژنتیکی تمرکز کردند که به جای تنظیم توالی رشته‌های پروتئینی، مستقیماً روی این توالی تأثیر می‌گذارند.

اگرچه این گونه های ژنتیکی نادر هستند و حدود ۱ تا ۲ درصد «دی‌ان‌ای» را تشکیل می‌دهند اما می‌توانند تأثیرات بسیار بیشتری بر ویژگی‌های انسانی در افراد معدودی که حامل آن‌ها هستند، داشته باشند.

پژوهشگران با بررسی ژنوم نزدیک به ۳۵۰ هزار نفر که در پایگاه داده‌های بانک اطلاعات پزشکی بریتانیا ثبت شده بود، توانستند «جهشی» را شناسایی کنند که اگرچه نادر است اما ۲.۷ برابر بیشتر در افراد چپ دست دیده می‌شود. این «جهش» که تنها یک نفر از هر هزار چپ دست را تحت تاثیر قرار می‌دهد، بر ژن TUBB4B تاثیر می‌گذارد.

پژوهشگران بر این باورند که عنصر «تصادف» نیز در چپ دست شدن انسان‌ها نقش دارد. کلاید فرانک می‌گوید: «ما معتقدیم که در اکثر موارد، چپ دست شدن صرفاً به دلیل تغییرات تصادفی در طول رشد مغز جنین روی می‌دهد، آنهم بدون تأثیر ژنتیکی یا محیطی خاص. به عنوان مثال، نوسانات تصادفی در غلظت مولکول‌های خاص در طول مراحل کلیدی شکل‌گیری مغز.»

بطور مثال، میکروتوبول‌های موجود در شاخک‌های ظریف سطح سلول‌ها می‌توانند منشاء حرکات نامتقارن و جریان مایعاتی باشند که به ایجاد یک محور چپ-راست در جنین کمک کنند.

محققان استدلال می‌کنند که با مشاهده این عنصر تصادفی، حتی دوقلوهای همسان ژنتیکی نیز می‌توانند دست ترجیحی متفاوتی داشته باشند (یعنی یکی چپ دست و دیگری راست دست باشد).

اما چپ دست یا راست دست بودن می‌تواند بر دیگر عملکردهای بدن نیز تاثیر بگذارد. به عنوان مثال، در میان افراد دچار اختلالات یا بیماری‌های روانی خاص، افراد چپ دست بیشتری یافت می‌شوند.

به گفتۀ کلاید فرانک، در میان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی نیز احتمال اینکه فرد بیمار چپ دست یا «دو دست» باشد، دو برابر بیشتر و در افراد مبتلا به اوتیسم تا سه برابر بیشتر است.

منبع: یورونیوز

سایر اخبار اسرار تکامل آلت‌ جنسی؛ رابطه جنسی انسان‌های اولیه مثل گوریل‌ها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غول‌پیکری که توسط انسان‌ها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) کشف پرنده‌ عجیبی که سمت راست بدنش نر است و سمت چپش ماده!

دیگر خبرها

  • مستندی درباره مادری که دو بازیگر نقش دو دختر گمشده اش را بازی می کنند
  • برپایی جشن ازدواج ۲۳ پاسدار در سردشت
  • زیر پوست بازار «رحم اجاره‌ای» در ایران
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • دیر پدری و دیر مادری؛ خطر گسست نسلی!
  • ۲۰ درصد امکانات دستگاه‌های دولتی در اختیار زوج‌های جوان قرار گیرد
  • حال خوب| برآورده شدن آرزوی دختر کارآفرین
  • جمیله علم الهدی خطاب به غربی ها: به ایران بیایید و وضعیت زنان را ببینید
  • فریز تخمک، راهی برای حفظ قدرت باروری دختران
  • حجاب، مسیر مصلحت جامعه